آیا یک آرشیتکت ایرانی نیز لازم دارد برای بررسی تاریخ معماری ایران به تاریخ معماری جهان و بخصوص معماری اروپا و یا خاور دور توجه داشته باشد؟
پاسخ استاد سیحون در رابطه را میخوانیم
آیا یک آرشیتکت ایرانی نیز لازم دارد برای بررسی تاریخ معماری ایران به تاریخ معماری جهان و بخصوص معماری اروپا و یا خاور دور توجه داشته باشد؟
پاسخ استاد سیحون در رابطه را میخوانیم
مسجد «پنبهچی» که در دههی 30 در محلهی امیریهی تهران در کوچهی «آقازاده» با برخی شاخصهای معماری دورهی پهلوی دوم ساخته شد، بهطور کامل تخریب شد.
این مسجد قدیمی هرچند در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده بود، اما جزو بناهای دارای ارزش شناخته شده بود و حفظ دست کم سردر آن ضرورت داشت.
یکی از اهالی این منطقه اظهار کرد: از اواخر سال گذشته اقامهی نماز در این مسجد به مکانی نزدیک آن بهصورت موقت منتقل و کار تخریب این بنای قدیمی آغاز شد؛ اما از اواخر هفتهی گذشته کارگرانی که در حال تخریب این بنا بودند، سردر مسجد را که تاریخ 1336 برای ساخت آن نوشته شده بود، از بین بردند.
طرحی است که در طول پنج سال محقق شد، و چند سال بعد به عنوان پروژه منتخب در جشنواره روروز در نروژ برگزیده گشت. این طرح که در دوره بحرانی جنگ با استفاده از بودجه بازسازی مناطق جنگی و با پایمردی کارفرما در شرایط دشواری به پایان رسید، از این بابت مورد توجه قرار گرفت که به ترتیبی منعکسکننده مفاهیم بنیادین این دیاردر ایجاد فضا و استفاده از هندسه مالوف در ترکیب با مصالح بومی بود، در حالیکه از احکام و فن آوری دوران معاصر (مدرن) بهره میگرفت. در واقع ساختمانی با ویژگی های منطقه ای بود که امکان درک جهانی را داشت .
ساختار این طرح بر مسیری حلزونی و چرخان استوار بودکه همراه با حرکت آب، از یک حیاط مربع بر سطح زمین آغاز شده ، با چرخشی از درون یک مخروط معکوس شفاف، بر روی شیبرویی مدور به حیاطی هشت ضلعی در عمق زمین میرسید، تا با این ایهام داستان گذر انسان را از جهان مادّی به بهشت متمثل سازد.
نقشه ساختمان از پردازش یک شمسه در سه بعد به دست آمده و بادگیرهای چهارگانه پرّان در اطراف این حیاط بهشتی نیز نوعی نگاه به آسمان را تشدید مینمود. در این طرح پشتبامهای ساختمان، جزئی از محوطه و تداوم درون ساختمان به بیرون تلقی شده و بدنه ساختمان به صورت لایهلایه به تدریج عرصههای درونی باز و بسته را تعریف میکند.
نمای یکپارچه آجری خارجی که در بخشهایی از داخل به صورت نمای ساروج سفید درآمده، در نقاطی با معقلیهایی از کاشی فیروزهای و لاجوردی در نقش گره ترکیب شده و با ایجادسوراخهای لانه کبوتری در لبههای پشتبامها به نوعی با معماری منطقه قرابت یافته است. این در حالیست که بخش اعظم ساختمان در مخزن بزرگی از بتون در داخل زمین قرار گرفته و سازه ساختمان به صورت ترکیبی از فولاد و بتون و سقف تالارها از تاوههای پیشساخته استفاده شده که در اغلب فضاها به صورت نمایان دیده میشودو در نتیجه بدین ترتیب به اصول فروتنی و صداقت پاسخ گفته شده است.
در این طرح و نیز دیگر طرحها به نوعی از تعاریف متداول فاصله گرفته شده و مرکز فضا تهی و به جای مادّه از فضا انباشته شده است.
http://architects.ir/index.aspx?siteid=1&pageid=501&newsview=10591
به دروازه های بزرگ و مداخل اصلی ورود به ساختمان ها یا محوطه های ویژه، «سردر» می گویند. در محل سردر نهادهای مهم، معمولا سازه های ویژه ای ساخته می شود که این سازه ها نقش نمادین نیز دارند و شکل آن ها با موضوع فعالیت نهاد مربوطه ارتباط دارد. یکی از آن محل هایی که شکل سردر آن در انتقال پیشینه تاریخی، میراث فرهنگی، پیام فرهنگی و … دارد،سر در دانشگاه تهران است که به شماره۲۴۴۵به عنوان اثر فرهنگی تاریخی در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
بابک گلکار هنرمند ایرانی که با ساخت آسمانخراش از الگوی فرش،یک رابطه
دوبعدی و سه بعدی،معماری و هنر،و در نهایت تنش های زیادی نه تنها در مورد
ارتباط شرق و غرب را مطرح کرده،بلکه از طریق ارتفاع دادن(Extrud) استادانه به الگوی زینتی فرش عشایری پارسی،تولید انعکاس بصری و مفهومی پویا در موانع فرهنگی موجود را مطرح کرده است.
این مرجع ها و نمادها در طرح،از نمادهای میهن پرستی غرب ساخته نشده،بلکه
با توجه به کلان شهرهای در حال ظهور و پیشرفته عربی است که با فروش نفت
برای آنها به ارمغان آمده است.
خیابان ولیعصر
بالاتر از خیابان بزرگمهر
نرسیده به میدان ولیعصر
جنب فرهنگسرای هنر
معمار:مهندس میرحسین موسوی
سلام دوستان
اینم دست پر!
گزارش بازدید من و کاوه از موزه آبگینه و سفالینه های تهران
گزارش موزه های دیگر هم بزودی...!
ضمنا تمامی عکسهای این مجموعه رو خودم گرفتم ©
اطلاعات این موزه رو میتونید از قسمت پیوندها --> فهرست موزه های تهران پیدا کنید.