مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

وقتی فضا توسط عناصر شکل دهنده فرم شروع میکند به حبس شدن، محصور شدن، شکل گرفتن و سازماندهی شدن؛ معماری بوجود می آید

FOK Ching

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

یک روز یک معمار، در فرآیند طراحی خود که مربوط به یک شهرک مسکونی بود، یک چیز را از قلم انداخت.

او تمام خیابانها را در یک سیستم کاملا منظم و مهندسی شده در میان ساختمانهای نوساز بصورت شطرنجی گستراند و در کنار آنها پیاده رو ها را ترتیب داد. بدین ترتیب شهرک ایده آل بود برای افرادی که بخواهند در خانه ها زندگی کنند یا در خیابان ها و پیاده رو ها به تردد بپردازند. همه چیز به ظاهر مرتب بود. اما معمار به سادگی فراموش کرده بود که در کنار عرض پیاده رو و یا حداقل در فواصل بین بلوک ها فضایی برای بازی کودکان درنظر بگیرد.

بدین ترتیب شهرک پر بود از بچه هایی که هر روز میخواستند در خیابان بازی کنند اما اتومبیلها مانع بازی آنها میشدند. و نیز پر بود از مادرانی که دائما از پنجره بیرون را نگاه میکردند تا کودکشان آسیب نبیند و در نتیجه غذایشان میسوخت یا سریال مورد علاقه شان را از دست میدادند. دائما از پنجره داد میزندند :<محمد!!! محمممممد! مگه نگفتم تو خیابون بازی نکن؟!!>. در هر خیابان حداقل یک گروه کودکان مشغول بازی بودند و راه خودروها را میبستند. در نتیجه مشکلات تردد و آلودگی صوتی و بصری فراوانی در شهرک ایجاد میشد. سالمندان و بیماران بخاطر اینکه کودکان در همه جای شهر پخش بودند نمیتوانستند استراحت کنند. کنکوریها نمیتوانستند درس بخوانند. پدران در بعدازظهر ها استراحت نداشتند. آسایش معنا نداشت. و حتی کودکان هم بدلیل دخالتهای گاه و بیگاه خودروها و نیز مادران، نمیتوانستند با خیال راحت بازی کنند!!

درنتیجه کیفیت زندگی در این شهرک به ظاهر نرمال و ایده آل پایین آمد. دوره درمان بیماران آن بیشتر شد. آرامش روحی افراد کمتر شد. سالمندان و کم توانان رنجور بودند. افراد غالبا از چیزی شکایت داشتند. و کلا جای به دردنخوری شده بود!

و همه اینها از جایی شروع شد که معمار، فضای بازی کودکان را از قلم انداخته بود.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۳۸
فردین طهماسبی