مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

وقتی فضا توسط عناصر شکل دهنده فرم شروع میکند به حبس شدن، محصور شدن، شکل گرفتن و سازماندهی شدن؛ معماری بوجود می آید

FOK Ching

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

پارادایمهای ذهنی

سه شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ

این پست ماهیت علمی و اثبات شده ی دانشی نداره و تنها در حد گریزهای ذهن پر فراز و نشیب نویسنده است و البته قضاوت درمورد میزان به ثمر نشستن و ثمربخش بودن آن برعهده خود شماست. لطف کنید پس از خوندن متن نظر خودتونو هم درمورد ماهیت ادبی نوشتار و هم درمورد مضمون کلام اعلام کنید. ممنون از توجهتون.



بحث من بر سر پارادایم های ذهنی و الاخص تفکر قالبی ماست. تفکر قالبی به معنای تفکر در قالب یک کتگوری خاصی از کلیه اشکال هندسی. الان بقول استاد بزرگوارم جناب آقای موذن زاده نزد اکثر معماران ما و گذشته ما، مربع در پلان شکل کاملتری بحساب میاد و این منحصر به زمان حاضر نیست. نگاهی ساده به پلانهای بناهای قدیمی این مسئله رو نشون میده که اغلب معمارا با شکل مربع یا اشکال نظیر اون (مثل مستطیل متناسب) راحت تر و آزادانه تر کار میکنند تا اشکال دو بعدی دیگر.
همین الان ما سر طرحمون تا یه پوستی به استاد نشون دادیم، این یکی استاد بزرگوارم جناب آقای رحیم زاده ی عزیز فرمودند که تو مستطیلی که دو ورش پخ خورده چطوری پلانو سازماندهی میکنین؟!
اینها خودش گواه این مسئله است که انسان با فرم مربع راحت تر برخورد میکنه تا فرمهای دیگه و این امر مسبوق به سابقه است و مال یه روز و دو روز هم نیست.

برگردیم به عقب....
هممون میدونیم که معماری انسانها از کجا شروع شد. درسته؟ 
از همون اولین لحظه ای که انسان سنگی رو در گوشه ای گذاشت تا سرپناهی درست کرده باشه یا اون موقعی که غار رو مرتب و احیانا ساماندهی میکرد معماری بوسیله انسان رو شکل داد. (معماری در ابعاد مختلفش)

حالا تصور کنید که این انسان میخواد از غار بیاد بیرون. به هر دلیلی. یکی از اولین متریالهای نسبتا پیشرفته ای که در اون زمان کشف میکنه (و نه اختراع!) احتمالا چیزی شبیه خشت بوده.  خب. حالا ما یک انسانی داریم که اومده میخواد با خشت یه خونه بسازه. یک جسم مربع یا مستطیل شکل. ناخودآگاه ذهنش به سمت مربع میره. چون هم متریال روش تاثیر میذاره. هم اینکه همنشینی این متریال در قالب دیوارهای صاف راحتتره تا دیوارهای منحنی.
 بعد ها انسان این خشت رو پرورش میده و تبدیل میشه به آجر. بعد انواع و اقسام مختلف آجر رو بوجود میاره که تا همین عهد پهلوی در ایران به طور جالبی مصرف میشدند. بعدها هم بلوکهای سفالی و سیمانی و بتنی که خودشون انواع مختلفی دارن ایجاد شد.

پس عملا انسان یک خشت اختراع کرد و از این خشت شروع کرد انواع متریالهای جدید رو بوجود آوردن. حالا اگر انسان اولیه بجای خشت، چیز دیگری با رفتار و نحوه مصرف و شیوه تهیه کاملا متفاوت پیدا میکرد چی؟ نمیدونم اگر برگردیم عقب چقد این احتمال وجود داره ولی الان میبینیم که انسانهای اولیه با ایجاد خشت شروع به تکمیل اون کردن تا عصر حاضر. یعنی دنبال راه های دیگه ای بجز خشت برای پاسخ دهی به نیازشون نرفتن. راههایی که متفاوت با خشت باشه و در اثر تکمیلشون هم متریالهای کاملا جدیدی بوجود بیان.

حالا ما در سنوات اخیر یه تفاوت میبینیم. و اون مقوله ایست بنام "ابرخشت". یعنی یک شیرپاک خورده ای بنام نادر خلیلی میاد و به نیاز انسان، یک پاسخ دیگه ای متفاوت از خشت، آجر، سفال، بلوک و ... به اشکال متداول امروزی میده. یک سیستمی که نه خشته نه آجر و نه حتی از اونها براومده یا مقدمه ایجاد اونها بوده. میشه گفت نادر خلیلی دانسته یا ندانسته برگشته به زمان اولین انسانی که میخواست خشت رو کشف کنه و بجای خشت، با یک تفکر دیگری، ابرخشت رو ایجاد کرده که کلا سیستمش متفاوته. خب همین ابرخشت رو بگیریم سی چهل سال دیگه احتمالا به همین شکل نمیمونه و دچار تغییر و تحول میشه و اشکال پیشرفته تری میگیره.

عزیزانی که با ابرخشت آشنا هستند میدونند که ابرخشت در سیستم نادر خلیلی برای پوشش گنبدی سقف، در اشکال دایره ای مصرف میشه. یعنی پلانمون همش دایره ایه. اتاقا، سرویسا، پذیرایی، هال و ... همشون دایره اند و هیچ کدوم مربع نمیشن (مگر در کاربردهای دیگری از ابرخشت) حالا بیاین تصور کنیم که انسان اولیه بجای خشت، ابرخشت میساخت. یعنی اتاقا، فضاها، حیاطا و ... همشون دایره ای شکل میشدن. خب اونوخ چی میشد؟! در این شرایط پلان مربع همونقدر برامون نامانوس بود که الان دایره برامون نامانوسه. اونوخ به قدمت معماری مسکن، بشر در ساختمانهای دوار و گرد زندگی کرده بود و الان کل خونه هامون دایره ای بودن و اصلا تمایلی به سمت مربع و ... نداشتیم.

یه مرحله بالاتر، الان اکثر ابزاری که طراحان صنعتی طراحی میکنن در قالبهای مکعبی هستن. علتش هم که مشخص شد. خب اگر به زندگی در محیط های دوار عادت داشتیم، الان احتمالا اکثر مبلمانا، وسایل الکترونیکی، ابزارای روزمره، وسایل خونه و ... همه تو مایه های دایره طراحی میشدن و طراحی در قالب مربع یک حرکت آوانگارد تلقی میشد و استاد رو نگران میکرد که این دانشجو تو فضای مربع شکل چجوری میخواد ساماندهی کنه!

حرف اصلی من در این بیان خلاصه میشه: انسان با کشف کردن خشت تا مدت مدیدی دیگر سراغ متریالهایی از گونه ی دیگر نرفت و به همان انواع خشت بسنده کرد. فرمهای مساکن، ادارات، مدارس، مساجد و ... و حتی فرمهای ابزار مورد استفادمون ناشی از همین گرایش دیرینه و کهن به مربعه. شاید خود انسان اولیه هم متوجه نبود که این حرکت انقدر اثر گذار خواهد بود.
حال آنکه اگر این انسان عزیز بجای خشت یه متریالی با یک رفتار دیگر در یک فرم دیگر کشف میکرد زندگی الان ما به طور کلی دگرگون میشد. چون اونوخ فرمی که انسان در طول سالیان متمادی بهش خو گرفته بود، دیگه مربع نبود. و احتمالا اگر این متریال کشف میشد، الان نادر خلیلی نامی پیدا میشد میومد بجای اون متریال، خشت یا آجر رو کشف میکرد و من الان اینجا مینوشتم که اگر انسان اولیه بجای فلان متریال، به آجر فکر میکرد الان وضعیت کاملا متفاوت بود و ...
:)
ببخشید سرتون رو درد آوردم.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۱۵
فردین طهماسبی

نظرات  (۱)

ممنونم فردین جان، خیلی متن جالبی بود
کلا از دگراندیشی خیلی خوشم میاد :)
من فکر می‌کنم حرفت تا حدودی درسته، اما چند تا نکته رو بگم. مساکن ابتدایی که خود بشر می‌ساخته هم انواع داشته. من نقاشی هایی دیدم که ادعا می‌کردن با استخوان حیوانات خونه می‌ساختن و گرد بوده اون بنا. یا کپرهای خودمون که از سازه‌های ابتدایی و قدیمی به حساب میاد و قالبا گرده. یا خونه‌‌ی اسکیموها و چادرهای سرخ‌پوستی و ...
به نظرم این چهاگوشه بودن اون‌قدرها هم که تو که میگی رو ذهن بشر اثر نذاشته. به نظرم بشر ساده‌ترین کاری که می‌تونسته رو می‌کرده و این در تناسب با داشته هاش و سوادش به فرم‌های مختلفی مینجامیده!
ضمنا تو تصور کن که ماده‌ای مناسب ساخت، به اسم سیمان درست شده و ما میخوایم تو ساخت‌مان‌هامون به کار ببریم. حالا اگر ما بیایم این رو منحنی قالب بزنیم،توی ساخت مجبوریم اون رو توی یک دایره در نظر بگیریم و شکل‌مون سریع بسته بشه و ما در ابعاد یک بدنه با محدودیت رو به رو بشیم. این محدودیتی هست که فرم دایره‌ای در مقایسه با چهارگوشه داره. فرم‌های چهارگوشه کم‌تر مثل منحنی غر وقمیش میان! و کنترل‌پذیرترن و کار باهاشون راحت‌تر
پاسخ:
ممنون از حضورت فرزین جان.
نمیدونم والا
اینم حرفیه
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی