مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

وقتی فضا توسط عناصر شکل دهنده فرم شروع میکند به حبس شدن، محصور شدن، شکل گرفتن و سازماندهی شدن؛ معماری بوجود می آید

FOK Ching

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

"متفکران برتر کسانی هستند که به چگونه اندیشیدن فکر میکنند."

کتاب "معماری در دل ماست" گردآیه ای سودمند از گوشه فعالیتهای آتلیه ی عیسی حجت در دانشگاه تهران است. کتابی روان و جذاب که حدودا در 300 صفحه به معرفی برخی اصول آموزشی، نمایش بخشی از فعالیتهای مفهومی دانشجویان و گفتگو درمورد آنها میپردازد.

                                                                      


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۱۷
فردین طهماسبی

دراین نوشتار تلاش داریم نه بعنوان یک معمار، بلکه به عنوان یک کاربر عادی، به نقد مقوله ای بپردازیم که چندیست در کشور رایج شده و سالانه افراد زیادی را به خود جلب میکند. "نمایشگاه بین المللی کتاب". اقدامی که در دوران اولیه نیمه دوم دهه شصت پایه گذاری شد و با بهره گیری از استقبال مردم همچنان ادامه حیات میدهد. این نمایشگاه در بدو شروع با هشت هزار عنوان کتاب آغاز به کار کرد و امروز با چهارصد و هفتاد هزار عنوان کتاب در ماه اردی بهشت جمعیتی را به خودش جذب میکنه.

ابعاد اجتماعی و فرهنگی این پدیده از اهداف این متن نیستند و تنها وجوه طراحانه ی این نمایشگاه در حد بضاعت، تحت بررسی قرار میگیرند. در یک جمله اگر بخواهیم نتیجه بررسی خود را بیان کنیم باید گفت:

 "نمایشگاه کتاب، دراصل یک الگوی نادرست از جمعه بازار بی کیفیتی است که کتاب عرضه میکند و این جمعه بازار هر ساله دقیقا با همان کیفیت قبلی که دون شان انسان است تکرار میشود (بدون ذره ای پیشرفت و تغییر)."

اگر نمایشگاهی برای عرضه کتاب تدارک دیدیم، باید شان جامعه کتابخوانی که میان تو نمایشگاه هم مدنظر قرار بدیم. خریدار دلش میخواد تو این نمایشگاه بیاد، جایی بتونه کتابها رو ورق بزنه، بتونه تو یک فضای آروم و دلنشین استراحت کنه، تو یک فضای محترمانه غذا بخوره، دغدغه رفت و برگشت نداشته باشه، در انتهای بازدید سرسام نگیره، سرویس بهداشتیش تامین باشه و... .

اما اتفاقی که الان میفته، چیدن یه سری غرفه ی نامنظم در کنار همدیگه، به ناشیانه ترین شکل ممکنه. زمانیکه وارد میشه، اگر تشنه بشه، خسته بشه، احتیاج به استراحت داشته باشه، طراح ابدا به فکرش نیست. باید کل سالنها رو طی بکنه و تا انتها بره برسه به یه سری چمن و درخت بشینه وسطشون استراحت کنه. سرظهر هم وقتی غذاشو میگیره، بجز پشت شمشادا جایی برای غذا خوردن نمیتونه پیدا کنه! سرویسهای بهداشتی که عملا بخاطر جانمایی احمقانه، خیلیاشون غیرقابل استفاده میشن. اونایی هم که ثابت توی شبستان گذاشته شده اند مناسب نمایشگاه نیستند!

مشکل ایاب و ذهاب هم که همیشه بوده و هست.

توی سالنها هم که جا برای ایستادن نیست، چه برسه به ورق زدن کتاب و تبادل نظر و ...! محوطه برپایی این بازار هم ابدا مناسب نمایشگاه نیست چراکه نمایشگاه تمهیدات خاص خودش رو داره که نمیشه تو این ساختمان درحال ساخت مصلی پیداش کرد!

فکر میکنم مشکل اساسی اینه که طراح و مدیر نمایشگاه، برای یک بار هم که شده نمیاد از نمایشگاه بازدید بکنه و مثل یک کاربر عادی بین غرفه ها بگرده و کتاب بخره.

این مسائل روی اعصاب و روان خریدار، ناشر، پرسنل و ... اثر میگذاره. و کیفیت بازدید از این آشفته بازار رو به شدت افت میده. 


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۰۷
فردین طهماسبی

این پست ماهیت علمی و اثبات شده ی دانشی نداره و تنها در حد گریزهای ذهن پر فراز و نشیب نویسنده است و البته قضاوت درمورد میزان به ثمر نشستن و ثمربخش بودن آن برعهده خود شماست. لطف کنید پس از خوندن متن نظر خودتونو هم درمورد ماهیت ادبی نوشتار و هم درمورد مضمون کلام اعلام کنید. ممنون از توجهتون.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۲۶
فردین طهماسبی