ساخت ابر خشت 2

گزارش روز دوم ساخت ابرخشت

 

دریافت

 

 

 

 

 

 

گفتاری درباره سامان‌دهی مبلمان شهری

این مقاله از سایت آرشیتکتز با قدری تصرف و خلاصه سازی و نیز مصورسازی برداشت شده. با اینکه همچنان مقداری طولانی هست اما بنظرم ارزش وقت گذاشتن داشته باشه.

پست انتقادی به خانه ای با زاویه دید 360 درجه

 

پاپ بندکت شانزدهم، بعد از بازنشستگی و خروج از واتیکان در 28 فوریه، در کاستلو گوندولفو

واقع در 30 کیلومتری شهر رم زندگی می کند. برای کناره گیری مذهبی این پاپ 85 ساله،

شرکت 1week1project خانه ای بر فراز بام در نزدیکی پیازا دلا روتوندا را پیشنهاد نموده است.
با ایده ای از فرم هاله نمادین پیامبران،این خانه در اطراف یک آتریوم وحیاط مرکزی قرار گرفته است و

نمایی 360 درجه از رم را نمایش می دهد. این ساختمان، آرامش مورد نیاز برای دعا و نیایش را با حفظ

ارتباط با جهان پیرامون به پاپ بندیکت شانزدهم ارائه می دهد. 

 

شیت بندی 2

پیرو معرفی لینکی در پست قبل توسط یکی از کاربران گرامی، مطالب لینک یاد شده از فرط مفید بودن (!) در این وبلاگ نیز بازنشر میشوند.

شیت بندی

اصول شیت بندی به همراه یک لینک برای دانلود نمونه های شیت بندی دانشجویی

 

توجه: ارائه این مدلها به معنای تایید محتوا و اصول آنها نیست.

 

 

ادبیات و معماری

یه روز استاد درک و بیان از ادبیات، بعنوان رشته ی هنری نزدیک به معماری نام برد. این مقوله برای من ترم اولی که ریاضی خوندم و با هنر خیلی بیگانه بودم (بجز ادبیات و موسیقی) سنگین بود. اما با خوندن این مقاله موفق به درک این موضوع شدم.

مقاله ی مقوله رو برای آشنایی دوستان میذارم اینجا!

باشد که مقبول افتد!

داریم اصلا؟!

برای طراحی هر بنا معمار زبده تلاش میکند تا به نما و فرمی ایده آل برسد که بتواند با زبان اشکال و نیز چیدمان فرمها احساس مورد نظر و مرتبط با کاربری بنا را به بیننده منتقل کند.

تجربه ی بنده بعنوان دانشجوی ترم دوم بر این اساس شکل گرفته که در طراحی هایم باید بتوانم بعنوان مثال برای یک ساختمان اداری نما و فضایی طراحی کنم که بیننده ی بنا (حتی بینندگان عام و نیز کودکان) بتوانند اداری بودن ساختمان را با ناخودآگاه خود درک کنند که البته این مورد را سعی کردم در طراحی نمای مهدکودکی که بعنوان تمرین کلاسی انجام دادیم تمرین کنم. به این معنی که با ایجاد فضاهای پر و خالی در نمای ساختمان مهد کودک، حس پویایی و نشاط را منتقل کنم که به گواه اساتید گرامی به موفقیت نسبی در سعی به درک این احساس دست یافتم.

در حال حاضر احساس میکنم که این مهم  یعنی بیان کاربری بنا بواسطه فرم و نما، در میان معماران و سازندگان بسیاری از بناها نادیده گرفته میشود

 

 

از دوستان هم ترمی فرهیخته و یا عزیزان ترم بالایی خواهش میکنم درمورد این پست حتما نظر بذارن و این دیدگاه منو نقد کنن که اگر لغزشی دارم، اصلاح کنم.

ممنون میشم

 

:)

ممارست!

از کلاس مقدمات اومدم خونه ولی بخاطر رد شدن پی در پی پنج طرح جلدی که با همگروهیم طراحی کرده بودیم حالم یه جورایی گرفته شده و بطور کاملا تصادفی از بلاگ ایران کارتون به یک جمله برمیخورم

کلوزوDesclozeaux هنرمند برجسته فرانسوی در اینباره می گوید:"  شب ها ی درازی را با کار بی امان پشت سرگذاشتم، کارهایم را گاه به گاه به صورت توده ای کاغذ در آتش می ریختم تا از شر مهملاتی که تکرارمکررات بودند راحت شوم. در یک مقطع ، برای اینکه به خودم بیایم شروع کردم درباره چیزهایی که در اطراف و حوزه نگاهم بود کار کنم، از اتاقم شروع کردم، چه چیزهایی در  اطرافم ازپنجره، دیوارها، تختخواب و... وجود داشت، که من به شکل معمول از کنار آنها می گذشتم، با کلی کار کردن به نظرم رسید کارهایم چنان خوب از کار درآمده که می توانم با اطمینان به چاپشان آن را برای نشریات پست کنم.اما بازخورد این حرکت ناشیانه ، آنقدر تند و بد بود که ابتدا  تصمیم گرفتم  از دنیای کاریکاتور دست بکشم. اما عشق به کاریکاتور باعث شد تا سعی کنم ایده هایم را با نگاهی دقیقتر به دنیای اطرافم وسعت بدهم ،  به مطالعه جدی روی آوردم، فضای مورد علاقه ام جامعه شناسی و علوم سیاسی بود،  اغراق نمی کنم ، شاید بعد از کشیدن هزارها اتود و طرح و مطالعه بی امان با یادداشت هایی که بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه هنوز به کارم می آید ، سرانجام بعد از گذشت نزدیک به دوسال از شروع جدی کارم در حوزه کاریکاتور، طلسم چاپ نشدن آثارم شکست، و اولین کارم در نشریه " لو کنارد آنشنه"le canard enchaine به چاپ رسید."

و حالا یک اثر طنز از کلوزو

معماری اقلیمی اوچی سر

توی موتور جست و جوگر بینگ (که هر روز یک عکس متفاوت رو پس زمینه وبش میذاره) به بک گراند جالبی برخوردم، که عکسی بود از یه سری ساختمون در روستایی کوهستانی.

برام جالب توجه بود که این ساختمونها کاملا با طبیعتشون همخوانی داشتن. یعنی مصالح بکار رفته برای اون ساختمونها از طبیعت همون منطقه گزینش شده بود. بطوریکه بعضا حتی تشخیص خونه ها بین کوهها (بخاطر یکسان بودن مصالح) سخت بود. در بعضی موارد هم مشخص بود که خونه هایی رو تو دل کوه تراشیدن و داخلش زندگی میکنن.

در ضمن، برخی از معیارهای مسکن پایدار که وبلاگ  کاه گل  به اونها اشاره کرده بود، بنظرم درمورد این روستا صادق هستن مثل:

1. مسکن باید به لحاظ زیست محیطی پایدار باشد

* توجه به ساخت مسکن برای افراد کم درامد

* استفاده از زیبایی محیط بدون دستکاری آن

*از مصالح بومی استفاده شود

*از گرمای آفتاب استفاده شود: جهت گیری مناسب برای جذب انرژی خورشیدو...

پیگیر عکسها که شدم فهمیدم روستایی بنام اوچی سر (اگه توی تلفظ دچار اشتباه نشده باشم!) توی ترکیه است. دنبالش گشتم و عکسای بیشتری از این روستا، در منابع خارجی پیدا کردم.

شاید براتون جالب باشه.

رابطه موسیقی ومعماری-3 (پایانی)

بخش سوم (پایانی) مقاله رابطه بین موسیقی ومعماری.