مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

وقتی فضا توسط عناصر شکل دهنده فرم شروع میکند به حبس شدن، محصور شدن، شکل گرفتن و سازماندهی شدن؛ معماری بوجود می آید

FOK Ching

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

روحیه خودمعماری

چهارشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۱ ق.ظ


این حس برای خیلی از ایرانیها آشناست که خود را در حال قدم زدن در یک بافت تاریخی چند صد ساله مثل کاشان یا یزد یا خیلی از شهرهای تاریخی دیگر بیابند. یعنی ساختمانهایی که از چندصد سال پیش ساخته شده اند و با همان بافت و پلان به حیات پربرکتشان ادامه میدهند. اما از این حس که بیرون بیاییم، پیرامون ما ساختمانهای زیادی هستند که در چند سال گذشته بنا شده اند و معلوم هم نیست تا چند سال دیگر پا بر جا بمانند. اصلا معلوم نیست تا چند سال دیگر، انسانهایی که در این فضا و کیفیت زندگی میکنند، خودشان آنها را خراب میکنند یا خیر! در این نوشتار قصد نداریم ارزشهای معماری سنتی و سایر کلیشه های مشابه را بررسی کنیم. صرفا در حد توان به بررسی آنچیزی میپردازیم که عموم مردمان گذشته را معمار میساخته و در اغلب معماران تحصیل کرده امروزی مفقود است.


یک مورد از هر آنچه که طراح را قادر میکند که طرحی (در هر ابعاد و با هر کارایی) خلق کند تا پایدار و سودمند بماند، میزان شناختی است که وی از کاربران خود کسب میکند. یک طراح صنعتی که مشغول طراحی یک مبل راحتی برای کودکان است، به هر اندازه که روحیات و نیاز کودک را بشناسد میتواند مبلی طراحی کند که مفید واقع شود و در طول سالها مورد استفاده قرار بگیرد. یک معمار نیز در شرایطی میتواند بنایی پایدار (از بعد زمانی) و زندگی محور خلق کند که شناخت دقیقی به زندگی کاربران داشته باشد و بتواند تغییرات احتمالی آنرا پیش بینی کند. این طراح معمار میتواند یک فرد روستایی باشد که بهمراه دیگر اهالی روستا مشغول ساخت و طراحی منزل برای همسایه جدیدشان است، میتواند معمار بد فرجام دربار تیموری باشد یا یک جوان بیست و چند ساله که از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است. با این پیش فرض بعید به نظر نمیرسد که بگوییم علت پایداری و جوابگویی طولانی مدت خانه های سنتی و قدیمی ایران، هماهنگی کامل و یا نسبتا خوب با سبک زندگی، اجتماع، ابعاد اندازه و روحیات یک "ایرانی" است. بر همین اساس فارغ از محدودیتهای زندگی امروزی، تغییرات سریع جامعه، مشکلات طراحی آپارتمانی و ... میتوان یک گزاره کلی را درست انگاشت. و آن اینکه "معمار غالبا ناموفق امروزی درک جامعی از شیوه زندگی کنونی و شیوه زندگی مطلوب کاربر ندارد، و اگر دارد توان جاری ساختن آن در طرح را ندارد."
اگر این گزاره درمورد افراد دیگر جامعه صادق باشد میتواند کیفیت زندگی افراد را به طرز قابل توجهی افت دهد. فاجعه زمانی رخ میدهد که معماران نیز (با پذیرش رسالتی که بر دوش دارند) مشمول صدق این گزاره شوند. همین الآن در خیلی از روستاهای کشور مردم برای ساخت یک خانه جدید خود دست به کار میشوند و خانه را طراحی و اجرا میکنند. غالبا این دو مرحله نیز توامان پیش میروند. نتیجه اینکار ساخت خانه ایست که درصورت بقا تا صد سال بعد نیز تخریب نمیشود و میتواند ظرف مناسب زندگی نسلهای آینده را نیز فراهم آورد. پس این فرد روستایی چیزی را میداند که با جاری ساختن آن در طرح بنا باعث حفظ و بقای آن میشود. وی کیفیت مناسب زندگی را میداند، میداند یک کشاورز روستایی چه فضاهایی احتیاج دارد، میداند برای نگهداری احشام چه فضا و کیفیتی لازم است، یک اتاق برای جاگیری وسایل و جریان داشتن فعالیتهای روزمره چگونه ساخته شود و ... . او حتی به فکر نگهداری سالانه ترشیهای خودش هم هست! با چنین دیدگاهی مکانی را خلق میکند که در آن نیروهای درونیش به آزادی تمام میرسد. یعنی هرآنچه برای بروز دادن انرژیها و احساساتش نیاز دارد در آن مهیاست. برای انجام دادن هیچ کاری احتیاج به سرکوب کردن نیروهای درونی و تمایلات خود ندارد.

با اینحال ما در زندگی شهری بدلیل سرعت تغییر زندگی و الگوهای زندگی شاهد آنیم که نمیتوانیم شناخت صحیحی نسبت به رفتارهای مختلف یک انسان شهرنشین در تمام جهاتش داشته باشیم. نمیدانیم یک کارمند زمانی که از کار روزانه بر میگردد بهتر است در چه فضایی استراحت کند، یک خانواده چهارنفره برای با هم بودن چه کیفیت فضایی را طلب میکنند، محل بازی کودکان در شهر باید چگونه تامین گردد و ... . ما در طراحی خانه های شهری اغلب حتی به فکر محل خشک شدن روزانه لباسهای شسته شده مان نیز نیستیم!

 تازه در صورت توجه و دانستن پاسخ این نیازها، مشکل اصلی و اساسی ما در ساماندهی یک زندگی نرمال شهری آغاز میشود. اینکه چگونه در آپارتمانهای از پیش ساخته شده و غیرقابل انعطاف این ویژگیها را میتوانیم لحاظ کنیم تا بتواند نیاز حداکثر انسانها را برطرف سازد.

چنین بنظر می آید که تلاش جدی لازم است تا حقیقت زندگی شهرنشینی و گستردگی الگوهای رفتاری را بهتر بشناسیم و این امر مهم نه تنها منوط به جامعه معماران یا دانشجویان، بلکه شامل تمام انسانهای یک جامعه شود چرا که هر انسان اگر به زندگی خود وقوف بیشتری داشته باشد، ساماندهی آزاد لحظاتش را با سهولت و کیفیت بهتری به انجام میرساند و اگر هم با معماری مواجه شود که کیفیت نادرستی را به او عرضه میکند، میتواند با تشخیص درست از پذیرش آن خودداری کند.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۲۹
فردین طهماسبی

نظرات  (۱۱)

بسیار عالی
۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۲:۲۱ فرزین خاکی
فردین
معماری و راز جاودانگی رو بخون. حتما
اگر اشتباه نکنم: کریستف الکساندر.. انتشارات شهید بهشتی
پاسخ:
بله خوندمش این کتاب رو
مفاهیم خوبی برای یادآوری داره
به ترجمه ارزشمند آقای قیومی بیدهندی

سلام 
وبلاگ خوبی دارید
موفق باشید
سلام وبلاگ خوبی دارید

موفق باشید
مرسی عالی بود
سلام چه جوری می تونم با شما تماس بگیرم راجع به ابر خشت سوالاتی داشتم برای منطقه زلزله زده کرمانشاه 
پاسخ:
از طریق ایمیل با شما مکاتبه کرده ام
۲۴ شهریور ۹۷ ، ۰۹:۱۹ وب سایت انکوباتور
وبلاگ خوبی دارید
سلام
میخام ی سازه ابرخشت با زیربنای15متری  درست کنم
کمکم میکنید؟
09157235742
۰۹ دی ۹۷ ، ۱۹:۵۱ محمد جعفر طالعی
سلام در مورد ابر خشت برای استفاده در اردوهای جهادی در مناطق محروم یه تعداد سوال دارم ازتون 
اگر امکانش هست از طرق ایمیل با من ارتباط برقرار کنید 
با تشکر فراوان
سلام، اولین مطلبی هست که از وبلاگتون می‌خونم ولی مشتاق شدم همه بقیه مطالب رو هم بخونم و یه درخواست داشتم، میشه شما که متخصص هستین در مورد روشهای ساختن خونه هایی در کشورمون که کمتر به محیط زیست صدمه بزنند مطلب بنویسید  و راه حل ارائه بدین؟! مثلا چطور میشه از سیمان کمتر استفاده کرد، یا اینکه آیا امکانش هست از مصالحی که قبلاً  استفاده شده دوباره استفاده کرد؟ مخصوصا اگر به کاهش هزینه ها کمک کنه که خیلی خوب میشه
زیبا نوشتین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی