مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

گردآیه ای از مقالات معماری

مهراز

وقتی فضا توسط عناصر شکل دهنده فرم شروع میکند به حبس شدن، محصور شدن، شکل گرفتن و سازماندهی شدن؛ معماری بوجود می آید

FOK Ching

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

درددلی از دکتر احمد خوشنویس

پنجشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۱۲ ب.ظ


درشهرهای گذشتگان ما، مساجد در میانه شهر ساخته می شد و همة اجزا و ارکان شهر در پیوند با مسجد مرکزی به تعریف می رسید واز سوی دیگر اجازه نمی‌ دادند که هیچ بنایی نسبت به مسجد ارتفاع و بلندی پیدا کند،وبدین صورت پیوند ناگسستنی بین زندگی مادی ومعنوی انسانها به وجود می آمد وبدین صورت در حوزة تمدّن اسلامی و شهر اسلامی، پیوند ناگسستنی بین زندگی مادّی و معنوی وجود داشت، پیوندی که امکان جدا افتادگی میان انسان‌ها، ‌مذهب و تمدّن و شهر را نمی‌داد.







امروز دیگر خبر از آن مرکزیت در شهرها نیست به نظر می رسد هر نقطه از شهر ما همانند افکار از هم گسیخته شهروندانشان سازی گوشخراش را سر می دهد که شنیدنش بر هیچ کس خوش نمی آید،این آشفتگی معماری که بسیاری به آن اعتراف کرد ه اند وبه دنبال چاره برای آنهستند ریشه در کجا دارد؟ آیا به واقع این شهر ها هستند که افکار مردم را تعریف می کنند ویا آنکه این مردم هستند که بر نوع شمایل شهرشان نظر می دهند واز شهرشان می خواهند که زیبایی در حد افکار آنها داشته باشد؟به قول از چرچیل، نخست وزیر انگلستان که گفته بود: “ما شهرها را می‌سازیم و شهرها نیز ما را می‌سازند. ” گواه چه مسیری در معماری است.
احمد میرزا کوچک خوشنویس سرپرست صندوق احیاء و بهره برداری از اماکن تاریخی در توصیف وتحلیل معماری کنونی معتقد است برای شناخت معماری هر فضایی باید آن را با روانشناسی محیطی تبیین کرد ،در روانشناسی محیطی دو متغیر انسان ومحیط مطرح است که رابطه میان انسان ومحیط با سه گرایش به صورت متفاوت در آن بررسی می شود یکی آن است که انسان تابع شرایط محیطی است که البته اولین چیزی که در مدارس معماری به آن نگاه می کنند همین مسئله است که محیط انسان را می سازد اگر ما به این بحث اعتقاد نداشته باشیم در واقع وجود مدارس معماری را زیر سئوال برده ایم با توجه به اینکه تجربیات گذشته معماری نشان می دهد که عوامل وشرایط اقلیمی وخاصی که در محیط است در انسان تاثیر گذار است این تجربیات جمع آوری وسپس تحت عناوین دروس معماری  به کسانی که می خواهند طراح باشند آموزش داده می شود تا بتوانند همان تاثیراتی را که مطالعه وتجربه شده دوباره تکرار کنند ،گروه دیگر معتقدند که اصلا اینطور نیست ،یعنی تفکر محیط گرا ها را قبول ندارندبلکه معتقداً که انسان به طور کل "اصالت وجودیش "محیط را می سازد وهرچی هست خواسته وتوانایی انسان است نتیجتاً این تفکر "اصالت وجود" که از عقاید "اگزیستانسیالیسمهاست "است تماماً خود را از متغیر محیطی جدا می کند طبق این نظریه چیزی را نمی توان به انسانها آموخت چرا که انسانها می توانند بدون آنکه تا ثیر گذاری شرایط محیطی را بپذیرند نسبت به عوامل محیطی واکنش های متفاوت نشان دهند درمیان این دوتفکر گروهی معتقد به تاثیر متقابل محیط وانسان هستند که معروفترین جمله مربوط به این سخن از چرچیل است که می گوید که ماشهر ها را می سازیم وشهر ها ما را، همچنین در فرهنگ گذشته ایرانیان همانند اشعار سعدی ودیگر شعرا به این موضوع توجه شده است مثل این بیت شعر که پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد،ویا در ضرب المثل ها گرگ زاده گرگ شودوانگه که با آدمی بزرگ شود .به طور کل با ورود دانشجو به دانشگاه آنچیز هایی را می آموزد که تماماً تاثیر گذاری فرم ورنگ، بافت وعملکرد بر انسانها است در اوایل دوره کارشناسی ارشد است که دانشجو متوجه می شود که فرهنگ ها اعقاید وآراء،مردم ونژادها،باورهای دینی ومذهبی باورهای ملی می تواند در درک عناصر محیطی متفاوت عمل کند وانسانها در فیلد های مختلف می توانند درک متفاوتی از مکان داشته باشند وفضای متفاوتی را حس کنند.
 
خوشنویس در ادامه به تشریح رابطه میان انسان و محیط پرداخت وادامه داد ؛ در تقسیم بندی محیط می توان به محیط اجتماعی محیط طبیعی ومحیط مصنوع  اشاره کرد اگر کسی معتقد باشد که تمام شرایط محیط اجتماعی است که انسانها را می سازد تفکر جامعه گرا ها را دنبال می کند از سوی دیگر گروهی هم معتقدند که انسان کاملا تابع شرایط محیط طبیعیش است که به طبیعت گراها معروف هستند. باید گفت خیلی سخت می توان باور کرد که ما تابع شرایط محیطی نیستیم در درس انسان طبیعت  ومعماری که یکی از درس هایی است که در دانشگاه های معماری تدریس می شود به این موضوع نگاه کوتاه دارد، اگر به این امر دقت نظر داشته باشیم که محیط طبیعی انسان را می سازد در نتیجه درک خواهیم کرد که انسان در شرایط خاص  تجربهای متفاوتی از محیط می گیرد مثل نوع معیشت های مختلف در یک کشور، وجود سازه های متفاوت در هر منطقه  که به عنوان مصالح بوم آور در آن منطقه وجود دارد مثلاً  شما در مناطق کویری ایران خاک رسی دارید که می تواند به خشت تبدیل شودوبا این خشت دیوار ، قوس وگنبد را معماری کرد در این مناطق شما خانه ها را با سقف صاف نمی بینید اما جایی که به علت بارندگی درخت وجود دارد وبا تیر درخت می توان سقف چوبی احداث کرد شما سقف صاف دارید. ما در معماری کوهستان دیوارهای سنگی داریم با سقف های چوبی، اتفاقاً در کوهستانی که پر برف است معماران حواسشان است که باید در معماری خانه ها سقف را افقی کار کنند، چرا که سقف شیب دار را می توان با سقف چوبی درست کرد اما  به دلیل بارش سنگین برف که به عنوان ایزوله حرارتی نقش مهمی رادارد سقف های مناسب آن محیط طراحی می شود همچنین در شمال ایران به علت بارندگی های بسیارزیاد سعی می  شود با همان چوب سقف شیبدار درست کنند تا سرعت عبور باران از بنا بیشتر شود در نهایت باید گفت معماری فرمش تابع شرایط اقلیمی است.
 بعد ازمبحث تأثیر محیط بر معماری، وارد موضوع فرهنگ در معماری می شویم وتازه می فهمیم این دو تا چه اندازه بایکدیگر عجین هستند چرا که همانطور که معماری با توجه به شرایط اقلیمی خودش طراحی می شود شرایط فرهنگی نیز در معماری تأثیرپذیر است به عنوان مثال هر منطقه مثل شمال ایران دارای موسیقی، قصه وحتی زبان وساختاری متفاوت است ازسوی دیگر اهالی جنوب نیز دارای فرهنگ خاص خود هستند که در نوع معماری وشهرسازیشان مؤثر است. با این حال محیط طبیعی با این هم تاثیر در کنار محیط دیگری به اسم محیط مصنوع قرار می گیرد، محیطی که خود انسانها آن را می سازند مثل شهرها ومعماری، جالب است بدانید بدلیل تأثیرمحیط مصنوع در زندگی انسانها، امروز در دنیا نام دانشکده های معماری را تغییر دادند ونامگذاری کرده اند" دانشکده های محیط مصنوع "چرا که فرم وشکل وسبک ها در معماری در روحیه شهروندان تاثیر گذار است اگر انسان تابع شرایط محیط مصنوع باشد آن وقت عناصر تشکیل دهنده محیط مصنوع مثل فرم ،رنگ ،اندازه ونوع ترکیب کمک می کند که انسان درک متفاوتی از فضا داشته باشد که البته این تجربیات را در مدارس معماری آموزش می دهند.

شهروندان امروز با معماری گذشته غریب هستند.

تجربه گذشتگانمان ما از معماری خودشان با درکی که ما از همان معماری داریم متفاوت است یعنی قرار نیست که ما همان ساختمانها ومحلات قدیمی را در شهرهای قدیمی با همان امکانات حس بکنیم که خود آنها حس می کردند چرا که امروز با گذشت سالها از تفکر تجدد گرایانه مدرنیزم وتخریب هایی که این تفکر تجدد گرایانه ونو خواهی در شهر های قدیمی وکهن داشته کمتر ما انسانها با عناصر سنتی معماری گذشته ارتباط داریم البته این اتفاق نه تنها در معماری بلکه در نوع پوشش نوع غذا وحتی نوع برخورد آدمها با یکدیگرتاثیر گذار بوده است 





این استاد معماری شناخته شدن معماری گذشتگان را جهت لذت بردن از فضا برای شهروندان امروزی امری واجب می داند ومعتقد است؛  انسان امروز به دلیل کم بود ارتباطش با طبیعت ونقصی که در این مطلب است با چشم تشنه تر و با استقبال بیشتری به سراغ سنت ها می رود واین همان چیزی است که به آن می گویند حس نوستاژیک ،همه ما وقتی به یک موضوعی مربوط به گذشته مواجهه میشویم خیلی لذت می بریم از نوع نگرش گذشتگان نسبت به یک پدیده مثل دیدن یک بشقاب لعابی که در آن غذا می خوردند تا نوع رفتارهای اجتماعی که در گذشته رخ می داده است، خانه های دیروزکه حاصل همان تفکرات بوده است امروز برای ما باید شناخته شود تا لذت بخش باشد گاهی ما نمی توانیم بفهمیم که معماردیروز چه کرده مثلاً شاید ساعت ها وقت می خواهد که انسان بتواند تاثیرتابش نور آفتاب را در یک حوض تحلیل کند چرا که نتیجه تاثیر انعکاس  بر روی دیوار ها به عنوان یک مبارزه نور وسایه چیزی نیست که در هیج کتابی نوشته شده باشد وبعد باید منتظر لحظه مقدس ایستاد، این لحظه  چه در ایران قبل از اسلام وچه بعد از اسلام لحظه ظهر نیم روزی است که به یکباره در ایوان هانقش مایه های تابش  نور، سایه ورقص این دو شروع می کند به آفریدن تصویری زیبا که اگر آن ایوان آینه کاری باشد این نمایش بسیار زیباتر واگر پنجره اقلیسی رنگی در میان راه باشد آنوقت آن اتاق زمستانی شمال حیاط در لحظه ظهر ویا نیم روز می تواند یک فضای بسیار زیبا داشته باشد خوب تاثیر این معماری روی گذشتگان با تاثیرش بر روی ما متفاوت است وقتی که شما وارد محوطه ایی می شود که بر اساس معماری گذشته فضایی را به شما القاء می کند ناخودآگاه مجذوب می شوید شاید ندانید از کجا وچه طریق چرا که با آن فضا انس ندارید اگر انس بگیرید کمکم متوجه می شوید که فرق های میان کنار هم چیدن دیوار ها ونحو رفتاری که بنا به ما القاء می کند با معماری مدرن امروزی در چیست؟یعنی تفاوت میان آپارتمان امروزی وخانه دیروزی چگونه است ؟ در پاسخ با این سوال شاید بتوان ساعت ها صحبت کرد.اما باید دانست در معماری خانه های تهران ما فضای خانه را با یک حیاط مرکزی طراحی می کنیم که در مرکزیتش حوزه وچهار تا باقچه در اطراف آن قرار  دارد البته این معماری از پیش از اسلام به عنوان چهار باغ تبیین می شد و ایرانیان آن را به بهشت تفسیر میکردند .شما با ورود به خانه های قدیمی در اصل پوسته های محرمیت را طی می کنید هنگامی که وارد حیاط خانه می شوید درست جایی هستید که امن ترین مکان است برای استراحت وسکونت، اما به طور کل ما ایرانیان انسانهای درونگرایی هستیم معماری ایران چه در شمال وچه مرکز معماری درونگرا دارد چون ایرانیان درونگرا هستند ایرانیان در هر نقطه سعی نمی کنند همه دارایی های خودشان را در معرض دید شهروندان قرار دهند حتی امروز شما در میهمان خانه یا پذیرایی نمایشی برای میهمانانتان در ویترین می گذارید که در نشیمن ویا خوابتان هست واصلا نمی خواهید غریبه بداند که در اتاق خواب شما چه خبر است چون محرم نیست این خصوصیت ایرانیان است  صد در صد با خصوصیت اروپاییان متفاوت است چون آنها این حریم ها را ندارند، آنها با داشتن معماری شیشه ایی که خود آنها نیز از این معماری بسیار آسیب دیدند مبنای دیدن حریمهایشان را با معیار صداقت می سنجند آنها دنبال این پوششها نیستند اما یک ایرانی  نمی تواند همانند آنها فکر کند،  شاید الان نمی تواند حیاط مرکزی داشت اما وقتی غریبه ایی وارد خانه یک ایرانی می شود سعی می کند در فیلتری خاص آنها را راهنمایی کنند ویا آنکه پنجره که در بناهای معماری غربی برای افزایش وسع دید است در بناهای ایرانی پنجره های روبه جنوب با پرده های زخیم پوشیده می شود چرا که در مقابل آپارتمان ما آپارتمانهاآسمانخراش تری ایستاده اند ونمی گذارند ماه دیده شود از سوی دیگر به دلیل بحث محرمیت آپارتمانمان را با فیلتر های  مختلف احاطه کرده اییم واجازه نمی دهیم کسی داخل خانه که امن ترین حریممان است  را ببینند،اینها مهمترین تفاوت میان خانه های ایرانی با معماری غربی است.
به واقع نگاه به بسیاری از بناهای تاریخی برای هر بیننده ایی فقط قدیمی بودن را آشکار می کند که البته این بناها نیاز به حمایت دارند تا بتوانند بازهم همراه فرهنگ مان باشند .در این مسیر راه شناخت بناهای تاریخی برای داشتن الگویی جامع وکامل برای معماری ایرانی – اسلامی بسیار تعیین کننده است که در ادامه  گزارش های آینده به بحث خود ادامه می دهیم .


برگرفته از سایت مرکز معماری حوزه هنری سوره

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۱۱/۰۵
فردین طهماسبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی